نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد

این روش درمانگری پویشی را دانشمند ایرانی ، حبیب دوانلو ، طراحی کرده که در آن ، روش بلند مدت ، کم اثر ، سازمان نیافته و نامشخص تحلیل روانی به یک روش کوتاه مدت، اثر بخش، سازمان یافته و روشن تبدیل شده است (قربانی1387). که موجب تسهیل حل و فصل سریع طیف گسترده ای از اختلالات احساسی می شود. مداخلات ISTDP به طور خاص برای برطرف کردن اضطراب ،افسردگی ، اختلالات شخصیت ، مشکلات ارتباطی ، شکایات جسمانی که نتیجه ی واکنش به استرس های احساسی می باشد( مثل سردرد) و همچینین الگوهای رفتاری مخرب طراحی شده است.ISTDP   بر این باور است که مشکلات میان فردی و یا آسیب های روانی ریشه در دوران کودکی و دلبستگی های اولیه دارد.



ادامه مطلب ...

 آرون تمکین بک در 18 ژولای 1921 در پراویدنس رودآیلند به دنیا آمد. او در 1942 مردک لیسانس خود را از دانشگاه براون دریافت کرد و سپس در 1946 از دانشگاه ییل دکترای روان پزشکی خود را بگیرد. ولی به خاطر ماهیت اسرار آمیز روانکاوی از کار در رشته روان پزشکی منصرف شد. بک رشته عصب شناسی را ترجیح می داد و در طول جنگ کره، به عناوین دستیار ارشد در رشته نوروسایکولوژی بیمارستان ولی فورج مشغول بکار شد.

در خلال این چرخش رشته، روان پزشکان پویش نگر توجه او را جلب کردند، تا آنجا که وی سرانجام به مرکز آستین ریگز، واقع در استاک بریج رفت. جایی که خود او تحت روانکاوی قرار گرفت و سر انجام در سال 1956 ار انستیتوی روان تحلیل گری فیلادفیا فارغ التحصیل شد.

بک پس از روانکاوی مجذوب شناخت شد. شناختی که از روان شناسی من بدست آورده بود و در آن زمان محبوبیت زیادی داشت. بک بر این باور بود ، روانکاوی تبیین های زیادی در مورد اختلالات روانی فراهم آورده  است. برای ارزیابی فرضیه های روانکاوی دست به تحقیق زد. اما یافته های او از تحقیق های آزمایشی روی رویاها و مطالب موهوم  باعث شدند که اغلب مفاهیم روانکاوی را دور بریزد. بک در تدوین نظریه و درمان شناختی برای اختلالات روانی، مانند دانشمندان خوب، دقیقاً از شواهدی پیروی کرد که بر خلاف روانکاوی بودند. وی که همزمان با الیس، اما مستقل از وی کار می کرد، پی برد که اگر به بیماران آموخته شود، افکار منفی خود را بازبینی و مورد آزمایش قرار دهند، افسردگی آنها بهبود می یابد.

گردآورنده: نصرت نوجوان كانميران



ادامه مطلب ...

از سال 1970 TA بصورت رسمي در جهان شناخته شد وبنيانگذار آن دكتر اريك برن ميباشد. اين نظريه داراي ديدگاههاي روانشناسي فردي و اجتماعي است.
TA (تحليل رفتار متقابل) راهي است براي آنكه ببينيم بين مردم و درون مردم چه مي گذرد. با اين روش ميتوان روشن كرد كه در لايه هاي زيرين ارتباطات جاري بين انسانها به واقع چه چيزي در حال رخ دادن است و انتخابهاي ديگري را نشان ميدهد كه كساني كه درگير آن روابط ميباشند بتوانند چنانچه بخواهند از آن اجتناب كنند.
TA بطور گسترده اي در اين زمينه ها مورد استفاده قرار ميگيرد:
مديريت، تعليم و تربيت، سياست ،مذهب ،آموزش ،مشاوره ،رواندرماني و روانپزشكي.
TA روشي بسيار متداول است زيرا بطور گسترده اي از زبان محاوره اي استفاده ميكند كه براي تمام افراد در تمام سنين قابل درك است.
در
TA افراد براي يافتن راه حل مشكلاتشان مشاركت دارند، آنها اين توانايي را ميابند تا از طريق بستن قرارداد به شناخت توانائيهاي بالقوه خود براي تغيير پي ببرند.
نهايت كاركرد
TA در آن است كه افراد را به نقطه اي هدايت كند تا با نگاهي نو به تجارب ناخوشايند گذشته شان بتوانند رفتارشان را اصلاح كرده يا تغيير دهند تا به اين طريق به خود كمك كرده و به يك برنده تبديل شوند.



ادامه مطلب ...

اولین پیشگام روان کاوی که به منظور کوتاه تر کردن مدت درمان کلاسیک، به بررسی تغییراتی در فن روان کاوی پرداخت، ساندرو فرنتزی بود که در حدود سال 1918، درمانی را ابداع کرد که آنرا درمان فعال نامید. فرنتزی ادعا کرد که این روش فقط از الگوی فروید تبعیت می کند و به بیانیه ای که فروید در 1918، ارائه کرده بود، اشاره کرد؛ این بیانیه ادعا می کرد که در بعضی موارد ترس مرضی یا روان نژندی وسواسی ، ممکن است لازم شود تا برای پیشرفت درمان، جهت تحریک بیمار برای روبرو شدن با ترس مرضی یا اضطراب، روش های فعال به کار گرفته شوند. فرنتزی، در عین حال خاطر نشان کرد که به کارگیری درمان فعال، در واقع در خود روند روانکاوی نهادینه است، در هر زمان که تفسیری ارائه می شود، دخالتی فعال در عملکرد روانی بیمارصورت می گیرد و ظهور افکاری که ممکن بود در غیر این صورت ناخودآگاه بماند، تسهیل می شود.

فرنتزی به تجربه انواع متنوع فعالیت در شرایط روان تحلیلی ادامه داد، برخی تشویقی و بقیه بازدارنده بودند. تلاش های ترمیمی از طرف فرنتزی عبارت است از بغل کردن ، بوسیدن، و نوازش کردن غیر شهوانی بیمارانش. فرنتزی بعدها این فنون را کنار گذاشت، اما هیچ وقت از تلاش های خود در جهت ادامه نوع فعال تری از درمان تحلیلی دست برنداشت.

 

پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:, :: 14:56 :: نويسنده : نصرت نوجوان

اولین پیشگام روان کاوی که به منظور کوتاه تر کردن مدت درمان کلاسیک، به بررسی تغییراتی در فن روان کاوی پرداخت، ساندرو فرنتزی بود که در حدود سال 1918، درمانی را ابداع کرد که آنرا درمان فعال نامید. فرنتزی ادعا کرد که این روش فقط از الگوی فروید تبعیت می کند و به بیانیه ای که فروید در 1918، ارائه کرده بود، اشاره کرد؛ این بیانیه ادعا می کرد که در بعضی موارد ترس مرضی یا روان نژندی وسواسی ، ممکن است لازم شود تا برای پیشرفت درمان، جهت تحریک بیمار برای روبرو شدن با ترس مرضی یا اضطراب، روش های فعال به کار گرفته شوند. فرنتزی، در عین حال خاطر نشان کرد که به کارگیری درمان فعال، در واقع در خود روند روانکاوی نهادینه است، در هر زمان که تفسیری ارائه می شود، دخالتی فعال در عملکرد روانی بیمارصورت می گیرد و ظهور افاری که ممکن بود در غیر این صورت ناخودآگاه بماند، تسهیل می شود.

فرنتزی به تجربه انواع متنوع فعالیت در شرایط روان تحلیلی ادامه داد، برخی تشویقی و بقیه بازدارنده بودند. تلاش های ترمیمی از طرف فرنتزی عبارت است از بغل کردن ، بوسیدن، و نوازش کردن غیر شهوانی بیمارانش. فرنتزی بعدها این فنون را کنار گذاشت، اما هیچ وقت از تلاش های خود در جهت ادامه نوع فعال تری از درمان تحلیلی دست برنداشت.

گردآورنده: نصرت نوجوان

منبع: روان درمانی پویشی کوتاه مدت  جبیب وانلو

نظریه تحلیل تبادلی، برای اولین بار در سال 1957 در یک کنفرانس علمی ارائه گردید. مشارکت اریک برن  در نظریه تحلیل تبادلی از نقطه ­نظر فلسفی و نظری بود. پیروان او مطالب دیگری را بدان اضافه کرده و بخش عملی آن را تصحیح نمودند.
 اهداف مشاوره در تحلیل تبادلی
 هدف تحلیل تبادلی، از ارتباط محاوره­ای آن است که حالت "من بالغ" را از تأثیرات مخرب حالات "من والدینی" و "من کودکی" آزاد کند. این شیوه در صدد است فرد را به "خودشناسی" برساند تا بداند در مواجهه با محیط چگونه عمل کند. رسیدن به خودمختاری، هدف نهایی این روش است. یک انسان خودمختار دارای سه ویژگی آگاهی، رفتار مبتنی بر طیب خاطر و علاقه و صمیمیت است.
 دلیل تغییر
 انگیزش و ایمنی، عوامل مهم تغییر هستند. انگیزش ریشه در سه منبع دارد:
 · نارضایتی از رفتار، افکار و احساسات کنونی
 · آرزوی رفتار، فکر و احساس متفاوت
 · تلاش و جستجو برای ضربه­ها.
 حس ایمنی به وسیله آگاهی از قدرت شخص، توانایی مقابله با استرس، قابلیت تفکر عاقلانه و دسترسی به اطلاعات مورد نیاز و حدود اختیارات به وجود می­آید.


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, :: 1:28 :: نويسنده : نصرت نوجوان

اصطلاح رفتاردرماني شناختي نخستين بار در ادبيات علمي ميانه‌ي دهه 1970 به‌كار رفت و نتايج نخستين آزمايش‌هاي كنترل شدة درماني در انتهاي اين دهه به چاپ رسيد. در زمان نسبتاً كوتاهي پس از آن، رفتار درماني شناختي به يك روان‌درماني پيشرو در اكثر كشورهاي غربي تبديل شد. مباني تجربيِ رويكردهاي شناختي – رفتاري به مسايل رواني به ابتداي قرن حاضر بر مي‌گردد. در شروع اين قرن پاولف به بررسي و پژوهش دربارة پديده‌اي كه آن را شرطي‌سازي كلاسيك ناميد پرداخت. شرطي‌سازي كنشگر از مشاهدات ترندايك، تول‌من و گاتري شناخته شد؛ و اسكينر تقويت كننده‌ها را تعريف كرد. اصول رفتاري تدريجاً در زمينه‌هاي باليني كاربرد پيدا كرد كه براي مثال مي‌توان به كارهاي واتسون و رينر در زمينه‌ي اضطراب و ماورر دربارة شب‌ادراري اشاره كرد. سهم اصلي در رشد اوليه رفتار درماني را ولپي، كه تحقيقات‌ آزمايشگاهي او بر القاي آزمايشي رفتار روان‌نژند در حيوانات پايه‌اي براي ابداع فنون كاهش ترس شد و آيزنك كه ساختار نظري محكم و بنيادي منطقي براي اين درمان جديد فراهم آورد بر عهده داشتند. اواخر سال‌هاي 1960 و اوايل سال‌هاي 1970، هم شاهد ظهور كامل رفتار درماني با فنوني جديد و متعدد و هم شاهد شروع نارضايتي‌ها از تصورات صرفاً رفتاريي بود كه در رشد اوليه‌ي رفتاردرماني جنبه‌ي مسلطي داشتند.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:, :: 11:51 :: نويسنده : نصرت نوجوان

سه حالت در تمام اشخاص وجود دارد: «کودک»،«والد»،«بالغ»

1- «والد» به صورت نوارهای ضبط شده در مغز انسان از تجربیات واقعی شامل رویدادهای خاص (یعنی اصل وقایع گذشته) و رویدادهای داخلی(یعنی احساس های ما)حفظ شده اند و عمده ترین آن رویدادهایی هستند که طی پنج سال اول زندگی اتفاق افتاده اند. جنبه ی سومی نیز در هر فرد وجود دارد که از دو جنبه دیگر متفاوت است دوجنبه ی اول« والد» و«کودک » وجنبه ی سوم را « بالغ» می نامند.این جنبه ها یا حالت ها، نه نقشی روانی بلکه واقعیت هستند. برن می گوید: جنبه های والد، بالغ و کودک را نباید با مفهوم های اولیه علم روانکاوی (فرویدیسم) یعنی فرامن، من و نهاد اشتباه کرد زیرا اینها حالات واقعی اند. هر جنبه ای با به کار افتادن نوار های اطلاعات ضبط شده، یعنی اطلاعاتی که در گذشته روی آن ضبط شده پدید می آید. این اطلاعات حاوی اشخاص واقعی، زمانهای واقعی و احساس های واقعی هستند.



ادامه مطلب ...
یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:, :: 9:31 :: نويسنده : نصرت نوجوان

روان درمانی خانم سی. در حالی شروع شد که او در مرحله تامل گیر کرده بود. شش سالی که او صرف روان درمانی با گرایش روان کاوی کرده بود، هشیاری او را نسبت به الگوهای وسواسی فکری- عملی و شخصیت وی افزایش داده بود . او زمان زیادی را صرف ارزیابی مجدد خودش کرده بود. از لحاظ عقلانی فهمیده بود که چه قدر زندگی اش از کنترل خارج بوده است، اما از لحاظ هیجانی ، هنوز احساس می کرد که باید خود و خانواده اش را از کثافت و بیماری محافظت کند . خانم سی. مانند اغلب درمانجویان مبتلا به وسواس فکری- عملی، هنگام ارزیابی خود و نشانه ها ، عاطفه را از عقل جدا می کرد.
بیماران وسواسی فکری – عملی ، به ویژه آمادگی دارند که در محله تأمل گیر کنند. آنها ترجیح می دهند باور کنند که اگر به اندازه کافی درباره یک موضوع فکر کنند بالاخره مشکل آنها حل خواهد شد. آدم های وسواسی مانند خانم سی. نمی توانند بپذیرند که تفکر می تواند بسیار محدود باشد و بسیاری از کژکاری ها را فقط می توان با اقداماتی تغییر داد که از عقل فراتر می روند . ترس از روبه رو شدن با بی خردی ، می تواند باعث شود که افراد وسواسی ، سال ها به دنبال اطلاعات کافی بگردند ، به طوری که از یک نظریه به نظریه دیگر ، یا از یک درمانگر به سراغ درمانگر دیگر می روند . البته ، بعضی از درمانگران نیز می ترسند بدون شناخت وسواسی از مشکلات درمانجویان خود، دست به اقدام بزنند.
 



ادامه مطلب ...
یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:, :: 9:27 :: نويسنده : نصرت نوجوان

مورد های پیچیده ای مانند خانم سی.به روان درمانی جامع و اختصاصی نیاز دارند. مشکلات متعدد ، از او مورد مناسبی برای رویکرد چند وجهی می سازند.
ما با ساختن یک نیمرخ وجه شروع می کنیم که زیاده روی ها وکمبودهای خانم سی. در . BASIC I.D را نشان می دهد. در طول درمان ، به این نیمرخ مراجعه می کنیم ، یعنی فهرستی که مداخله های درمانی را هدایت می کند و ارزیابی درمان را میسر می سازد . در ابتدای درمان، قسمت عمده اطلاعات BASIC I.D از مصاحبه مقدماتی و پرسشنامه چند وجهی تاریخچه زندگی بدست می آید که خانم سی. قبل از مصاحبه دوم خود آن را پر کرده و برگردانده است. این اطلاعات نیمرخ وجه مشروحی را به وجود می آورد که شامل موارد زیر است:
رفتار: شستشوی وسواسی؛ آشپزی و مراقبت نکردن از فرزندان ؛ ظاهر ژولیده ؛ گرایش به کناره گیری و منزوی کردن خود؛ اجتناب از کثیفی .
عاطفه : اضطراب (مخصوصاً در حضور کثافت و بی نظمی)؛ افسردگی؛ خشم ابراز نشده؛ ترس از بستری شدن؛ ناامیدی ادواری.
 



ادامه مطلب ...
پيوندها